سواران بختیاری در روز حمله به پایتخت مربوط به جنبش مشروطه
<FONT size=5>مینویسد:"ایلها، یگـانه نیروی مسلح کشور محسوب میشدند. به عـلت ضعـف شاه، نیروی مسلح ایلها برای نگـهـداری تاج سلطنتی بهـر قـیمتی میبایست حـفظ شود قـدرت ایل بـختیاری در بین ایلات در این زمان، تعـیـین کننده بود. بطوریکه شاه نیز برای نجات خود به آنهـا دل بسته بود و چـنانکه گـفته شد، عـین الدوله برای غـلبه بر تـبریز، هـزار سوار بـختیاری درخواست کرده، و خود خوانین نیز براین قـدرت واقـف بودند و حـتی آنـهایی که در رکـاب شاه بودند نیز گـاهـی وسوسه میشدند که به مشروطه خواهان بـپـوندند و نام نیکی از خود بر جای بگـذارند. شاه نیز از پـیوستن آنها به انـقـلابـیون وحـشت داشت. "ایرانیان مهـاجر مقـیم اروپا سردار اسعـد را تـشویق به رفـتن ایران و قیام بر علیه محمدعلیشاه نمودند. وقتی چـند نفر از آنها منجمله شکرالله خان معـتمد خاقان که بعـداً لقـب قوام الدوله یافت، به اتـفاق سردار اسعـد به ایران مراجعـت و به اصفهان رفت و در سفر جـنگی از اصفهان به تهـران با او هـمراه بود ".<SPAN style="mso-spacerun: yes"> </SPAN>بهـرحال سردار اسعـد با فـتح شدن اصـفهان با عـزمی محـکمتر، راهـی ایران شد و تا</FONT><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">قـبل از رسیدن به ایران نیز با ارسال پـیامها و نماینده، کـنترل حـرکت را بدست گـرفت. او در ۱۵ ربـیع الثانی ۱۳۲۷ هـجری قـمری (۶ مه ۱۹۰۹ میلادی) وارد ایران شد. <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p></SPAN>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">ابـتدا با شیخ خزعـل، شیخ قـدرتمند اعـراب " بنی کعـب " خوزستان ملاقات کرد و با او متحد شد. سپس وارد بخـتیاری شد. متعاقب آن با خوانین قـشقایی سوگـند نامهای را امضا کرد. هـم پـیمان شدن با خوانین و شیوخ، بسیار حیاتی بود. زیرا او برای حـرکت به سمت تـهـران، میبایستی از پشت سر مطمئن باشد. بخصوص اینکه خوانین قـشقایی و بخـتیاری با هـم رقابت دیرینه داشتـند، و شیخ خـزعـل نیز ضمن رقابت با خوانین بختیاری، با محـمد علیشاه راه مسالمت آمیزی را در پـیش گـرفته بود. <o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">لازم به گـفتن است، زمینهً اتحاد بـین خوانین بختیاری و شیخ خزعـل از یک سال قـبل، فراهـم آمده بود. در ماه صفر سال ۱۳۲۶ هجـری قـمری بین شیخ خزعـل و خوانین بختیاری پـیمان نامهای برقرار شده بود. از طرف تمام خوانین بخـتیاری، غـلامحسین خان سردار محتـشم و خسروخان سردار ظفر به نمایندگی از طرف تمام خوانین بخـتیاری،آن را امضا کرده بودند.</SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma"></SPAN> </P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">...........................................................................................</SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma"></SPAN> </P><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma"><o:p>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">از آنطرف سردار اسعـد با هـمراهی خوانین بخـتیاری و انقـلابـیون دیگـر، سپاهـی قریب به هـفتصد نفر جمع آوری و راهی تهـران شد. و قبل از حرکت طی نامهای به شیخ السفرا، وزیر مخـتار اتریش، هـدف از حرکت خود را تـشریح کرد و از دولتهـای قـدرتمند خواست تا از مداخله نظامی در ایران خودداری کـنند.در این سفر، جـمعی از روًسای بخـتیاری او را هـمراهی میکردند؛ از جـمله الیاس خان صارالملک و سالار مسعـود که جزء نیروهای بخـتیاری مستـقر در تـبریز بود. آنها بطورفراری خود را به بخـتیاری رسانده بودند. </SPAN><SPAN dir=ltr style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: Tahoma; mso-bidi-font-family: 'B Zar'"><o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">پس از حرکت سردار اسعـد، سردار بهـادر و غـلامحسین خان سردار محتـشم با سپاهی برای پـیوستن به سردار اسعـد راهی تهـران شدند و سردار اشجع با سردار ظفر به رسم ایلی هـم پـیمان شدند.<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">سردار اسعـد در حرکت خود به سمت تـهـران، مشکـل اصلی خود را برخورد با نیروهای بخـتیاری به فرماندهـی امیر مفـخم میدانست و تلاش زیادی نمود تا با آنها درگـیر نشود. برای این مقـصود نامههایی به او نوشت، تا اگـر میخواهـد به شاه وفادار بماند با نیرهای دیگر درگـیر شود. زیرا درگـیری با نیروهای بخـتیاری، ایل را به خاک و خون میکشاند. سالار فاتح که جزء نیروهای مجاهـدین شمال بوده است، از عـدم تمایل سردار اسعـد به جنگ بخاطر ترس از اخـتلافات خانوادگـی سخن میگوید.<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">دانشور عـلوی نوشته است که امیر مفـخم و سردار جـنگ در باطن با سردار اسعـد<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">هـمفکری داشتـند. اما این سخن بنا به مقاومتهایی که امیر مفـخم از خود نشان<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">داده است، صحیح بنظر نمیرسد. و چـنانکه که کسروی نیز نوشته است، او تا آخر<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">ایستادگی کرد. اسنادی نیز این سخن را تائید میکند. چنانکه سردار اسعـد طی<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">تـلگـرافی از تهـران به صمصام السلطنه نوشته است: "از قم حرکت کردم به ملاحضهً جـنگ برادری و حـفظ خانوادگی پهـلو خالی تمام را به چپ راه رفـته، بلکه جـنگی در خانواده فراهـم نیاید. هـر چه ملاحضه حـفظ خانواده را نمودم آخر امیر مفـخم و سردار جـنگ به لجاج اتحاد سردار محتـشم و سالار اشرف و سردار اشجع شد. تاخت و یورش سرما آورده .... ". وی سپس کشتههای دو جـناح از بختیاریها را صد نفر نوشته است. امیر مفـخم نیز طی نامهای به سردار محتـشم ضمن شرح درگیری و شمردن کشته ها، نوشته است: انشاءالله امیدوارم به فضل خداوند تبارک و تعـالی فردا یا پس فردا کارشان خـتم شود". </SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">بهـرحال بخـتیاریها آماده حـرکت شدند، گـرچه تصمیم جـدید شاه مبنی بر اعادهً مشروطیت آنها را مردد کرد، اما سپس به خدعهً شاه پـی بردند. در سپاه آنها، سرداراسعـد، یوسف خان امیر مجاهـد، مرتضی قلی خان صمصام و جمع دیگـری از سران بخـتیاری و دکتر دانشوری علوی حضور داشتـند.<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">از شمال نیز نیروهای مجاهـدین راهی تهـران گردیدند و با هـماهـنگیهایی که با هـم داشتـند، در ۲۴ جمادی الثانیه ۱۳۲۷ هجری قمری وارد تهـران شدند. آنها برای رسیدن</SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">به تهـران درگیریهای پراکـندهای با بخـتیاریهای طرفـدار شاه داشتـند. اما سران مجاهـدین که با طی نزدیک به ۱۱۱۱ کیلومتر (۶۹۰ مایل) توانسته بودند بهـم برسند، طی جلساتی در بادامک، طرح حمله به تهـران را ریختـند. خبرنگار تایمز مینویسد: حرکت ناگـهانی آنان بسی زیرکانه و بنحو درخشانی انجامید، بدون انداخـتن</SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">تیری توانستـند رخنه به شهر نمایند".<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt 36pt; LINE-HEIGHT: 150%"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">آنان که برای ورود به تهـران با مجاهـدین تهـران هـماهـنگیهایی نموده بودند، از سوی مردم با آغوش باز مورد استـقبال قرار گرفـتـند. و پس از درگـیریهای پـراکنده، شهـر به تصرف مجاهـدین درآمد؛ و در روز جـمعه ۲۷ جمادی الثانی سال ۱۳۲۷ هـجری قمری(۲۱ تـیر ۱۲۸۸ خورشیدی - ۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ میلادی) داستان جـنگ پایان یافت. و در ساعت ۸.۵ صبح، شاه با پانصد تن از سربازان و بستگـان و سران و</SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">مرتجعـین بنام امیربهادر جنگ به سفارت روس در زرگـنده پـناهـند شد. پسر ارشد علیقلی خان سردار اسعد به نام جعفر خان سردار بهادر پس از درگذشت پدرش به دریافت لقب او نایل آمد (سردار اسعد سوم).<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><FONT face="Times New Roman"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"> </SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'"><o:p></o:p></SPAN></FONT></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: red; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">روحشان شاد و زنده نام و راهشان پیکر پاکش کنار پدر در تخت پولاد اصفهان مدفون است.</SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'"><o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><FONT face="Times New Roman"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"> </SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'"><o:p></o:p></SPAN></FONT></P></o:p></SPAN>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">ابـتدا با شیخ خزعـل، شیخ قـدرتمند اعـراب " بنی کعـب " خوزستان ملاقات کرد و با او متحد شد. سپس وارد بخـتیاری شد. متعاقب آن با خوانین قـشقایی سوگـند نامهای را امضا کرد. هـم پـیمان شدن با خوانین و شیوخ، بسیار حیاتی بود. زیرا او برای حـرکت به سمت تـهـران، میبایستی از پشت سر مطمئن باشد. بخصوص اینکه خوانین قـشقایی و بخـتیاری با هـم رقابت دیرینه داشتـند، و شیخ خـزعـل نیز ضمن رقابت با خوانین بختیاری، با محـمد علیشاه راه مسالمت آمیزی را در پـیش گـرفته بود. <o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">لازم به گـفتن است، زمینهً اتحاد بـین خوانین بختیاری و شیخ خزعـل از یک سال قـبل، فراهـم آمده بود. در ماه صفر سال ۱۳۲۶ هجـری قـمری بین شیخ خزعـل و خوانین بختیاری پـیمان نامهای برقرار شده بود. از طرف تمام خوانین بخـتیاری، غـلامحسین خان سردار محتـشم و خسروخان سردار ظفر به نمایندگی از طرف تمام خوانین بخـتیاری،آن را امضا کرده بودند.</SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma"></SPAN> </P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">...........................................................................................</SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma"></SPAN> </P><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: black; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma"><o:p>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">از آنطرف سردار اسعـد با هـمراهی خوانین بخـتیاری و انقـلابـیون دیگـر، سپاهـی قریب به هـفتصد نفر جمع آوری و راهی تهـران شد. و قبل از حرکت طی نامهای به شیخ السفرا، وزیر مخـتار اتریش، هـدف از حرکت خود را تـشریح کرد و از دولتهـای قـدرتمند خواست تا از مداخله نظامی در ایران خودداری کـنند.در این سفر، جـمعی از روًسای بخـتیاری او را هـمراهی میکردند؛ از جـمله الیاس خان صارالملک و سالار مسعـود که جزء نیروهای بخـتیاری مستـقر در تـبریز بود. آنها بطورفراری خود را به بخـتیاری رسانده بودند. </SPAN><SPAN dir=ltr style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: Tahoma; mso-bidi-font-family: 'B Zar'"><o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: Tahoma; mso-hansi-font-family: Tahoma">پس از حرکت سردار اسعـد، سردار بهـادر و غـلامحسین خان سردار محتـشم با سپاهی برای پـیوستن به سردار اسعـد راهی تهـران شدند و سردار اشجع با سردار ظفر به رسم ایلی هـم پـیمان شدند.<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">سردار اسعـد در حرکت خود به سمت تـهـران، مشکـل اصلی خود را برخورد با نیروهای بخـتیاری به فرماندهـی امیر مفـخم میدانست و تلاش زیادی نمود تا با آنها درگـیر نشود. برای این مقـصود نامههایی به او نوشت، تا اگـر میخواهـد به شاه وفادار بماند با نیرهای دیگر درگـیر شود. زیرا درگـیری با نیروهای بخـتیاری، ایل را به خاک و خون میکشاند. سالار فاتح که جزء نیروهای مجاهـدین شمال بوده است، از عـدم تمایل سردار اسعـد به جنگ بخاطر ترس از اخـتلافات خانوادگـی سخن میگوید.<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">دانشور عـلوی نوشته است که امیر مفـخم و سردار جـنگ در باطن با سردار اسعـد<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">هـمفکری داشتـند. اما این سخن بنا به مقاومتهایی که امیر مفـخم از خود نشان<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">داده است، صحیح بنظر نمیرسد. و چـنانکه که کسروی نیز نوشته است، او تا آخر<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">ایستادگی کرد. اسنادی نیز این سخن را تائید میکند. چنانکه سردار اسعـد طی<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">تـلگـرافی از تهـران به صمصام السلطنه نوشته است: "از قم حرکت کردم به ملاحضهً جـنگ برادری و حـفظ خانوادگی پهـلو خالی تمام را به چپ راه رفـته، بلکه جـنگی در خانواده فراهـم نیاید. هـر چه ملاحضه حـفظ خانواده را نمودم آخر امیر مفـخم و سردار جـنگ به لجاج اتحاد سردار محتـشم و سالار اشرف و سردار اشجع شد. تاخت و یورش سرما آورده .... ". وی سپس کشتههای دو جـناح از بختیاریها را صد نفر نوشته است. امیر مفـخم نیز طی نامهای به سردار محتـشم ضمن شرح درگیری و شمردن کشته ها، نوشته است: انشاءالله امیدوارم به فضل خداوند تبارک و تعـالی فردا یا پس فردا کارشان خـتم شود". </SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">بهـرحال بخـتیاریها آماده حـرکت شدند، گـرچه تصمیم جـدید شاه مبنی بر اعادهً مشروطیت آنها را مردد کرد، اما سپس به خدعهً شاه پـی بردند. در سپاه آنها، سرداراسعـد، یوسف خان امیر مجاهـد، مرتضی قلی خان صمصام و جمع دیگـری از سران بخـتیاری و دکتر دانشوری علوی حضور داشتـند.<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">از شمال نیز نیروهای مجاهـدین راهی تهـران گردیدند و با هـماهـنگیهایی که با هـم داشتـند، در ۲۴ جمادی الثانیه ۱۳۲۷ هجری قمری وارد تهـران شدند. آنها برای رسیدن</SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">به تهـران درگیریهای پراکـندهای با بخـتیاریهای طرفـدار شاه داشتـند. اما سران مجاهـدین که با طی نزدیک به ۱۱۱۱ کیلومتر (۶۹۰ مایل) توانسته بودند بهـم برسند، طی جلساتی در بادامک، طرح حمله به تهـران را ریختـند. خبرنگار تایمز مینویسد: حرکت ناگـهانی آنان بسی زیرکانه و بنحو درخشانی انجامید، بدون انداخـتن</SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">تیری توانستـند رخنه به شهر نمایند".<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt 36pt; LINE-HEIGHT: 150%"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">آنان که برای ورود به تهـران با مجاهـدین تهـران هـماهـنگیهایی نموده بودند، از سوی مردم با آغوش باز مورد استـقبال قرار گرفـتـند. و پس از درگـیریهای پـراکنده، شهـر به تصرف مجاهـدین درآمد؛ و در روز جـمعه ۲۷ جمادی الثانی سال ۱۳۲۷ هـجری قمری(۲۱ تـیر ۱۲۸۸ خورشیدی - ۱۶ ژوئیه ۱۹۰۹ میلادی) داستان جـنگ پایان یافت. و در ساعت ۸.۵ صبح، شاه با پانصد تن از سربازان و بستگـان و سران و</SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"><FONT face="Times New Roman"> </FONT></SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">مرتجعـین بنام امیربهادر جنگ به سفارت روس در زرگـنده پـناهـند شد. پسر ارشد علیقلی خان سردار اسعد به نام جعفر خان سردار بهادر پس از درگذشت پدرش به دریافت لقب او نایل آمد (سردار اسعد سوم).<o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><FONT face="Times New Roman"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"> </SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'"><o:p></o:p></SPAN></FONT></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; COLOR: red; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'">روحشان شاد و زنده نام و راهشان پیکر پاکش کنار پدر در تخت پولاد اصفهان مدفون است.</SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'"><o:p></o:p></SPAN></P>
<P class=MsoNormal dir=rtl style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt; LINE-HEIGHT: 150%; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto"><FONT face="Times New Roman"><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%"> </SPAN><SPAN lang=FA style="FONT-SIZE: 16pt; LINE-HEIGHT: 150%; FONT-FAMILY: 'B Zar'"><o:p></o:p></SPAN></FONT></P></o:p></SPAN>
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۸۵ ساعت 9:18 توسط محمد ایسوند نبوتی
|
با سلام